دانلودرمان نیلوفر مرداب نوشته نسرین ثامنی

 

خلاصه:

بخشی از رمان:

نم نم باران بهاری از دل آسمانِ ابری، زمین تشنه را سیراب می کرد،. قطرات ریز باران به آرامی از پنجره ی کلاس فرو می چکید و بوی نا از لای درز پنجره ی بسته، فضای کلاس درس را پُر کرده بود. مهشید بی توجه به سخنان خانم دبیر که مقابل تخته ی سیاه ایستاده و با صدایی رسا نمونه سؤالهای امتحانی آخر سال را برای دانش اندوزان طرح می کرد، از پنجره به آسمان چشم دوخته و در تفکرات آشفته ی خود مغروق بود.

قلب کوچکش همانند پرنده ای محبوس که برای رهایی از بند و اسارت خود را به در و دیوار قفس سرد و آهنین بکوبد، در سینه می تپید. بر چهره ی زیبایش ردپایی از حزن و اندوه دیده می شد و نگاه سرگردانش حدیث تشنه بود و آب. آسمان دلش همانند آسمان خدا ابری و باران زا بود که هر دم بیم آن می رفت با تلنگری سیلاب خون از آن جاری گردد. ذهنش در نقطه ی کوری متوقف مانده و از آن فراتر نمی رفت.

 

ژانر عاشقانه،اجتماعی

 

تعدادصفحات:278


مهدرمان آسمان ,پنجره ,باران ,نیلوفر مرداب ,دانلودرمان نیلوفر ,دانلودرمان نیلوفر مرداب منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلودها کولر آبی مقالات حقوقی پی سی کلاس اصفهان چت , چت اصفهان,چت,اصفهان چت نامه عاشقانه